29 اردیبهشت 1399
حالتی که بنشینم و حاجتها را فهرست کنم و آدمها را به اسم بنویسم و بعد شروع کنم یکی یکی خواستن، برایم کمرنگ میشود از بس مجیر و ابوحمزه و کمیل و حتی همین جوشن، عوضم میکنند. یادم میدهند که انگار دعا، خواستن نیست. وقتْ خالی کردن است برای چیزی شبیه گپ… بیشتر »
1 نظر
26 اردیبهشت 1399
اینجای دعا را درست ترجمه نکردهاند؛ وقتی میگوییم: «خدایا، گناهانی که دعا را زندانی کردهاند، ببخش!» معنایش این نیست که یک گناههایی هستند که دعا را زندانی میکنند و یک گناههایی هم هستند که این ویژگی را ندارند. نه، ترجمه درستترش این است: «خدایا،… بیشتر »
24 اردیبهشت 1399
روز امتحانِ نهایی، تو را روی پارچۀ سفید با خط ریز نوشتهایم و با خودمان آوردهایم سر جلسه. هر جا که از هول و اضطراب حفظیات را یادمان رفت پنهانی، چشم به تو میاندازیم و سوالها را جواب میدهیم. سوالهای سخت را اگر یادمان رفته بود و ترس برمان داشت،… بیشتر »
23 اردیبهشت 1399
22 اردیبهشت 1399
وَ تو اے بـانو هَميـטּرا بِداטּوبَس⇣ صَدام وجَنگ وميـטּوتَركش، هَمه اش بَهانه بود… ⇦شَهيد⇨فَقط خواست ثابت كُند ⇦چادر⇨در اين سرزَميـטּ تـا بخواهـےفَدايےدارد… بیشتر »